هفته دولت؛ فرصت سپاس و قدردانى
■ حجت الاسلام والمسلمین دکتر علیمحمد عبداللهی؛ مدیرمسئول
هفته دولت، فرصتى است تا لختى تامل کنیم و به آن چه در گذر شتابزده زمان پنهان مانده، نظر افکنیم. باید رنج و تلاش مسؤولان متعهد کشور را ارج نهیم، خدمت هاى نادیدنى دولت مردان خدمتگزار و صاحب منصبان درد آشنا را سپاس گوییم و به همه تلاش گران و زحمت کشان نظام جمهورى اسلامى خسته نباشید بگوییم.
■ حجت الاسلام والمسلمین دکتر علیمحمد عبداللهی؛ مدیرمسئول
هفته دولت، فرصتى است تا لختى تامل کنیم و به آن چه در گذر شتابزده زمان پنهان مانده، نظر افکنیم. باید رنج و تلاش مسؤولان متعهد کشور را ارج نهیم، خدمت هاى نادیدنى دولت مردان خدمتگزار و صاحب منصبان درد آشنا را سپاس گوییم و به همه تلاش گران و زحمت کشان نظام جمهورى اسلامى خسته نباشید بگوییم.
هفته دولت، هفته اقتدار و پیروزى دولتى است که حمایت و پشتیبانى میلیونها تن از ملت خود را همراه دارد. هفته دولت، هفته سپاس و قدردانى از دولتى است که هدفش اجراى حدود الهى و احکام آسمانى اسلام و ایجاد جامعه اى سرشار از عدالت، نظم و امنیت است.
همراهى ملت با دولت و پشتیبانى آحاد مردم از آن، از عوامل ثبات دولت و اقتدار آن است و این رابطه، تا هنگامى که دولت یک دولت ارزشى و خدمت گزار باشد، پایدار خواهد بود.
این هفته مبارک بر همه دولت مردانى که وجود خویش را وقف خدمت به اسلام و جامعه کرده اند، خجسته و فرخنده باد.
■ علت نامگذاری هفته دولت
در تاریخ هر ملت، فراز و نشیبهای تلخ و شیرینی وجود دارد که تعیینکننده سرنوشت و سازنده فرهنگ آن ملت است. نظام جمهوری اسلامی در ایران به رهبری بزرگ مردی که جهان مانند او را کمتر به خود دیده و همچنین جانفشانی فرزندان فداکار این مرز و بوم، حرکت خود را آغاز کرد. در این میان، شهادت دو شخصیت فداکار اسلام، رجایی و باهنر که به آتش کین منافقان سوختند، فصلی از شهادت را به نام «هفته دولت» در تاریخ انقلاب گشوده است.
علت نامگذاری چنین هفتهای این است که دولت شهید رجائی، نخستین دولت مکتبی بود که پس از حاکمیّت لیبرالها در کشور، عهده دار امور مملکت گردید و در آن دورهی بحرانی حداکثر تلاش و کوشش خود را برای خدمت به اهداف مقدس انقلاب صادقانه اعمال کرد تا آنجا که جان خویش را بر سر آن نهادند.
پس از عزل بنی صدر، دشمنان انقلاب، سعی در براندازی حکومت اسلامی با از میان بردن مسؤولین نظام کردند و فاجعه جانگداز هفتم تیر ۱۳۶۰، که منجر به شهادت شهید مظلوم بهشتی و ۷۲ تن از یاران امام و انقلاب گردید، ثمره ی تصمیم شیطانی استکبار جهانی و دشمنان انقلاب بود. گرچه عکس العمل سریع، قاطع و انقلابی رهبر کبیر انقلاب و ملّت بزرگ ایران در انتخاب شهید رجایی به ریاست جمهوری، هرگونه ابتکار عمل را از آنها سلب نمود، چرا که با شروع به کار دولت شهید رجایی، امید به جامعه تزریق شد؛ مردم ناراضی و نگران از عملکرد رئیس جمهور سابق، در پی رئیس جمهوری میگشتند که عقده قلب آنها را بگشاید و به انقلاب شور و هیجانی دوباره ببخشد. این در حالی بود که یک خط لیبرالیستی خطرناک در زیر نقابها و حجابهای گوناگون، میکوشید انقلاب اسلامی را از مسیر خود منحرف کند، آن را از حرکت باز دارد و به نابودی بکشاند. شهیدان رجایی و باهنر توانستند عشق و ایمان را به مردم ارزانی کنند و خدمات شایانی به همه مردم به ویژه محرومان ارائه دهند.
ولی دشمنان این نظام الهی این را برنتافتند و چون طرح براندازی آنها هنوز به اتمام نرسیده بود و طرح نابودی مسؤولین طراز اوّل مملکت در رأس فعالیتهای آنها قرار داشت. بدین ترتیب واقعه هشتم شهریور در همان سال به وقوع پیوست و رئیس جمهور محبوب محمدعلی رجائی و نخست وزیر متفکّر و دانشمندش حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدجواد باهنر در انفجار دفتر نخست وزیری به درجهی رفیع شهادت نائل آمدند. ولی به کوری چشم آنها این نظام الهی ایستاد و به راه خود ادامه داد و همچنان سربلند و پر افتخار ادامه میدهد.
شبهای هجر را گذراندیم و زنده ایم
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
بنابراین، انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال ۱۳۶۰ و شهادت دو یار دیرین امام (ره) و انقلاب و دو اسوه علم و تقوا، شهید محمد علی رجایی، رئیس جمهور و محمد جواد باهنر، نخست وزیر که نمونهای از دولتمردان مردمی بودند، هفتهای به نام هفته دولت نامگذاری شده که از دوّم تا هشتم شهریور است.
علاوه بر آن، این هفته فرصتی است تا به منظور آشنایی مردم با فعالیتها و بیان اهداف و برنامههای آینده دولت، عملکرد دولتها که با اهداف بزرگی چون پایبندی کامل به دین خدا و اصرار بر اقامه حدود الهی، عدالت طلبی، مبارزه با فساد، پاک دامنی، صداقت و صراحت و توجه به محرومان روی کار میآیند، برای مردم بیان شود.
■ دولت؛ امانت الهی
نکتهای که ذکر آن برای دولتمردان و کارگزاران نظام اسلامی لازم میباشد این است که قرآن کریم، حاکم و سرپرست اجتماع را، امین و نگهبان آن جامعه میداند. امام علی علیه السلام با الهام از این آیه، در نامهای به حاکم آذربایجان مینویسد: «مبادا بپنداری حکومتی که به تو سپرده شده، شکاری است که به چنگت افتاده؛ خیر، امانتی برگردنت گذاشته شده و بالادست تو، از تو حفظ حقوق مردم را می خواهد. تو را نرسد که به استبداد و دل خواه، میان مردم رفتار کنی».
حضرت در جای دیگر، ضمن بخشنامه ای به مأموران مالیاتی خود می فرماید: به عدل و انصاف رفتار کنید. به مردم درباره خودتان حق بدهید. پر حوصله باشید و در برآوردن نیازهای آنها تنگ حوصلگی نکنید که شما خزانه داران رعیت، نمایندگان ملت و سفیران حکومتید.
آن بزرگوار همچنین در قالب نامه اى به مالک اشتر، خطاب به همه دولت مردان اسلامى درباره تکبر و غرور ریاست چنین هشدار مى دهد:
«اگر با مقام و قدرتى که دارى، دچار تکبر و یا خود بزرگ بینى شدى، به بزرگى حکومت پروردگار که برتر از توست بنگر که تو را از آن سرکشى نجات مى دهد و تندروى تو را فرو مى نشاند و عقل و اندیشه ات را به جایگاه اصلى باز مى گرداند».
امام خمینى(ره) نیز دورى مسؤولان ایران اسلامى را از رفاه و تجملات و ثروت ها، لطف الهى دانسته مى فرماید:
«اگر یک حکومتى، ارزشهایش ارزشهاى انسانى، اخلاقى و اسلامى باشد (و) بخواهد خدمت به نوع خودش بکند و خودش را خدمت گزار بداند، قهراً ملت با اوست و قهراً یک قدرت خارجى نمیتواند او را تحت تاثیر قرار بدهد».
و بالأخره «در نظام اسلامی باید همه افراد جامعه، در برابر قانون و در استفاده از امکانات خدادادی میهن اسلامی، یکسان و در بهره مندی از مواهب حیات، متعادل باشند. هیچ صاحب قدرتی، قادر به زورگویی نباشد و هیچ کس نتواند بر خلاف قانون، میل و اراده خود را به دیگران تحمیل کند.
طبقات محروم و پا برهنگان جامعه، مورد عنایت خاص دولت باشند و رفع محرومیت و دفاع از آنان در برابر قدرتمندان، وظیفه بزرگ دولت و دستگاه قضایی محسوب شود. هیچ کس به خاطر تمکن مالی، قدرت آن را نیابد در امور سیاسی کشور و در مدیریت جامعه دخالت و نفوذ کند، و هیچ تدبیری در جامعه، به افزایش شکاف میان فقرا و اغنیا نینجامد. پابرهنگان، حکومت اسلامی را پشتیبان و حامی خود حس کنند و برنامه های آن را در جهت رفاه و رفع محرومیت خود بیابند».