طنـــز / داوود آجیتاجماه
اقبال بلندی به نام مستضعف!
مستضعف موجود بلند اقبال و شانسداری است که از دهها سال پیش بخصوص این چهار دهه اخیر همیشه در کانون توجه و عنایات خاص شیفتگان خدمت قرار داشته است. به دست آوردن دل مستضعف برای مسئولان ما اهمیتش از تصرف سوقالجیشیترین مناطق جهان هم بیشتر است…
✍️ داوود آجیتاجماه
مستضعف موجود بلند اقبال و شانسداری است که از دهها سال پیش بخصوص این چهار دهه اخیر همیشه در کانون توجه و عنایات خاص شیفتگان خدمت قرار داشته است. به دست آوردن دل مستضعف برای مسئولان ما اهمیتش از تصرف سوقالجیشیترین مناطق جهان هم بیشتر است. لذا از دیرباز دعوا بر سر خدمت به این بینوا همیشه بین جناحهای سیاسی و خدمترسان!! وجود داشته است، چنان که گاهی این موجود دوستداشتنی در میان دعوای این جناحین شیفته خدمت زیر دست و پای عزیزانِ مسئول لِه و کُرک و پَرَش برباد رفته است.
مسئولان ما در هر ۸ سال یکبار بطور کامل تمام وزارتخانهها، سازمانها و ادارات را از حضور مدیران قبلی خالی و مدیران جدید را جایگزین میکنند. آنها ادعا میکند قبلیها گند کاری کرده و نتوانستهاند به مستضعف درست و حسابی خدمت کنند.
این در حالی است که متاسفانه کشورهای غربی و شرقی هنوز به این درک نرسیده اند و این از امتیازات خاص و ویژه مسئولان ماست که باید قدر آنرا بدانیم و سجده شکر به جا بیاوریم.
مسئولان ما از فرطِ عشق به مستضعف گاهی یک مدیر نخبه را نیز کنار میگذارند و از خاله و خواهرزاده و عمو و عموزاده تا دوستان دوران قدیم و جدید، برای امر خدمترسانی به مستضعف استفاده میکنند. حتی دیده شده به وفور که از قوای لشکری برای انجام مسئولیتهای استانداری و فرمانداری و شهرداری و دهیاری (بسته به درجه) استفاده نمودهاند.
اگر هنوز مشکلات قشر مستضعف حل نشده، خدا وکیلی، بینی و بینالله باید به چند نکته توجه کنیم که حقی از مسئولان عزیز و شیفتگان خدمت ضایع نگردد؛ اولی عمر کوتاه ما مستضعفان است که دست خداست و این بندههای خدا نقشی در مردن ما ندارند، دوم اینکه صبر ما کم است، یک جناح اگر دو دوره دررأس مدیریت کشور باشد چهار یا پنج سال که به گفته خودشان باید گند مدیران قبلی را درست کنند و تا آنها چشم بهم بزنند سه یا چهار سال مابقی هم گذشته، متاسفانه دنیا مثل باد می گذرد.
پس نتیجه اینکه این سنگاندازی و نام و ننگ بستن به یکدیگر بین جناحین و انتصابات بجایی که ما به اشتباه و از روی حسادت نامش را باندبازی میگذاریم و این سر و دست شکستن برای پست فقط به نیت خدمت به مستضعفین است و لاغیر چون واقعاً دنیا ارزش این شامورتیبازیها را ندارد، فقط کمی صبر ایوب میخواهد و مقدار زیادی عمر نوح!!!
به قوا آن پیرمرد که دستی بر شانه حجتی وزیر وقت جهاد کشاورزی زد و گفت: «خودتان می دانید و آن مملکتتان… خداحافظ …»
// انتهای پیام //