یادداشت طنــز؛
اسمش را نَبَرهای خبرنگاری!
به قلم: استاد میرزا بنویس
بخت ما را از روز ازل سیاه نوشتند، هی التماس کردیم که حداقل خاکستریاش کنید، اما زیر بار نرفتند!
به قلم: استاد میرزا بنویس
بخت ما را از روز ازل سیاه نوشتند، هی التماس کردیم که حداقل خاکستریاش کنید، اما زیر بار نرفتند!
در پی سلسله مراتب بدشانسیهای زندگیمان، روزگار دو دستی زد پس کلهمان و وارد وادی نا امن، بیمناک و پر فراز و فرود “خبرنگاری” شدیم؛ حرفهای که نه پول دارد، نه آینده، نه امنیت، نه آرامش و نه آسایش، خلاصه چشم عالم و آدم را کور کردیم با این انتخاب شغلمان، البته زیاد هم کودن نبویم چون با کار دهان پرکن خبرنگاری میتوانی پس از ۱۰- ۲۰ سال(البته اگر آنقدر پوستت کلفت باشد که دوام بیاوری) در زمینههای شبنخوابی، تحمل استرس و توهین و تحقیر و بیتوجهی مدیران اجرائی، دوی ماراتن پشت سر مسئولین، حرص و جوش خوردن از دست بیکفایتی برخی آقایان و آقازادهها، ریزش و سفید شدن یک شبه موها، رسیدن به رکورد جدید رژیم لاغری در هفته دولت و دهه فجر و دست آخر فرار از زیر بارش بیامان تیر و ترکشهای تهدیدهای مسئولان و متنفذان، نامت را در کتاب رکوردهای جهانی گینس ثبت کنی، که البته این هم فایدهای ندارد جز یک نام که اگر شانس بیاوری طرف چیزی نزده و مصرف نکرده باشد و اسمت را درست و بدون غلط املایی بنویسد!!!…
برای پیگیری یک موضوع مهم که در سطح شهر پیچیده و شهروندان را نگران کرده، به فلان به اصطلاح “مسئول” زنگ میزنی، سوال اول را نپرسیدی از پشت تلفن جفت پا میرود توی دهانت که قطع کن وگرنه با مأمور میآیم در دفتر نشریه!…
ملت اعصاب ندارند به خدا!… طبق آخرین تحقیقات و یافتههای زیستشناسی این روزها باید کنار دست هر مسئولی یک روانشناس بالینی خُبره و مجرب حضور داشته باشد تا احساسات و مشکلات روحی و روانیاش را مدیریت کند، چرا در این ایران به این امر مهم و حیاتی بیتوجهی شده خدا میداند، ملت بیچاره چه گناهی کردهاند؟!
لذا توصیه میشود در اسرع وقت در راستای طرح تحول نظام سلامت وزارت محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در این زمینه اقدام کند، هم آمار مرگ و میر کاهش میبیاید، هم خبرنگاران به کار و زندگیشان میرسند هم برای شماری از فارغالتحصیلان بیکار، اشتغالزایی میشود. (ما ترشی نخوریم به یک جایی میرسیم!)
مورد بعدی عدم مدیریت و نظارت صاحب امتیاز و مدیر مسئول است، که در برخی مطبوعات مزید بر علت شده و چون همه چند شغله هستند، نشریه را در حاشیه زندگیشان قرار داده و کل مسئولیت آن را به “سردبیر” واگذار کردهاند که آن هم به جای پرداختن به رسالت خطیر مطبوعاتیاش، دکان زرگری و صرافی راه انداخته و هر روز صبح تا غروب چرتکه میاندازد که دخل و خرج این شمارهها کفاف سفرهای تفریحی خانوادگی و خواستههای فرزندانش مبنی بر خرید ماشین آخرین مدل و تأمین شهریه دانشگاه آزادشان را نمیدهد،(اصلاً کار مطبوعاتی سیری چند؟!)
میماند این وسط موجودی زحمتکش و دوزیست و جان بر کف بنام “خبرنگار” که باید یک نفس بدود و با هر کس و ناکسی سروکله بزند تا مردم کمی تا قسمتی به سمت آگاهی و روشنایی سوق یابند، اصلاً این روزها با این فضای مجازی لعنتاللهعلیه!، که بلای خانمانسوز خانوادهها شده کسی مگر روزنامه میخواند یا اخبار تلویزیون و رادیو را گوش میدهد؟!
آن طرف دنیا کسی نیمهشب در اتاق خصوصیاش دست میکند داخل بینی، دستش خارج نشده عکس و جزئیات عمل و اقدام و انگیزه و حکم دادگاه و شجرهنامهاش در تلگرام و اینستاگرام به کل کره زمین و تا نزدیکیهای سیاره مریخ، مخابره میشود!!!
حالا خبرنگار بینوای فلکزده به علت افزایش تصاعدی کرایه ماشین و کفاف ندادن مقرری ماهیانه سردبیر باید بابت هر جلسه و بازدید و نشست با کفشهای چینیاش بدود تا جانش دربیاید…
از طرف دیگر دق مسئولین آگاه و به روز ما را کشته است از بس که حجم آگاهی و اطلاعات از سروکله شان بالا میرود؛ طرف میگوید اخبار “خبرگزاری فارس” کی چاپ میشود؟! “آوای ملایر” در کدام فرکانس رادیو پخش میشود؟! واژه نامأنوس و بیگانه “ایرنا” یعنی چه؟! “طلیعه امید” آهنگ و تراک کدام یکی از خوانندگان سنتی و مطرح کشور است؟! لغتنامه “فرهنگ ملایر” را از کجا میتوان تهیه نمود؟! راستی چاپ این هفته “روزنامه عندلیب” چه روزی است؟!!!… و تو در آن لحظه میخواهی تکتک موهایت را بکنی یا اینکه آرزو کنی صاعقه بزند و این افراد را در دَم پودر کند…
القصه خبرنگاری در این شهر با ماهیانه ۳۰۰ هزار تومان مقرری با منت مسئولین رسانه، با کرایههای سرسامآور تاکسیها، با حرص و جوشها و استرسها و دوندگیها، با حرفهای مگوی خفته درون سینه، خودش درد بزرگی بر پیکره این اجتماع است که امیدواریم مسئولین ما بالاخره روزی سرشان به سنگ بخورد و از زیر برف نگاهی به بیرون بیاندازند و به خودشان بیایند و خبرنگاران؛ این سربازان گمنام جبهه اطلاعرسانی را دربیابند… (همین الآن اطلاع دادند جمعی از مسئولین مرتبط ادعا کردهاند وقتی که نیها گُل دهند ما به وضعیت نابسامان خبرنگاران رسیدگی میکنیم…)
// انتهای پیام //