دکترای علوم سیاسی مطرح کرد: مذاکرات بینالمللی نیازمند انسجام داخلی و بیاعتمادی هوشمندانه به ساختارهای سلطهگر است
دکترای علوم سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر گفت: شرط ورود به هر نوع گفتوگوی بینالمللی، برخورداری از قدرت چانهزنی، انسجام داخلی و بیاعتمادی هوشمندانه به ساختارهای سلطهگر است.
دکترای علوم سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر گفت: شرط ورود به هر نوع گفتوگوی بینالمللی، برخورداری از قدرت چانهزنی، انسجام داخلی و بیاعتمادی هوشمندانه به ساختارهای سلطهگر است.
محمد دشتیمرویلی در گفتوگو با پایگاه خبری طلیعه امید پرس؛ افزود: بیانیهای که اخیرا از سوی گروهی از اساتید دانشگاه در پی تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا به خاک ایران، منتشر شده است، حاوی تحلیلی انتقادی از سیاستهای داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران و توصیه به تغییر رویکرد در حوزههایی نظیر دیپلماسی، حکمرانی و رسانه است.
این مدرس علوم سیاسی اظهار کرد: بیانیه اخیر ۱۸۰ اقتصاددان و استاد دانشگاه درباره تغییر پارادایم حاکم بر نظام حکمرانی، در واقع بر درک ناصحیح از نظام سلطه و سادهانگاری راهبردی در مواجهه با نظم بینالملل استوار است.
وی با انتقاد از این بیانیه، به واکاوی مفروضات بنیادین بیانیه پرداخت و تصریح کرد: این بیانیه نشان میدهد که مبانی معرفتی و راهبردی آن متکی به قرائتی خوشبینانه از غرب، فروکاهنده از واقعیت نظام بینالملل، و گسسته از تجارب تاریخی ملت ایران است.
دشتی به «غیبت واقعگرایی و غلبه ایدهآلیسم لیبرال» در مسئلهشناسی بیانیه اشاره و خاطرنشان کرد: در تحلیل متن بیانیه، نخستین نکته قابل توجه، فقدان درک واقعگرایانه از ماهیت روابط قدرت در نظام بینالملل است.
عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر گفت: بیانیه در حالی در شرایط فعلی خواهان «فعالسازی دیپلماسی با آمریکا و اروپا» میشود و به این اصل اساسی در روابط بینالملل بی اعتناست که سیاست خارجی تابعی از قدرت ملی و منافع راهبردی است، نه صرفاً گفتوگو و تفاهم.
وی با بیان اینکه تجاهل نسبت به خصومت ساختاری ایالات متحده با ایران، که ریشه در تضادهای ایدئولوژیک و ژئوپلتیک دارد، ناظر بر سلطهی الگوی لیبرال-ایدهآلیستی بر ذهنیت نویسندگان بیانیه است، ادامه داد: بیانیه، بدون تحلیل دقیق از مذاکرات اخیر که شایسته نام «مذاکرات فریب» است و تجربه برجام و عهدشکنی ایالات متحده، همچنان از مذاکره بهعنوان راهحل خروج از بحران یاد میکند.
دشتی اظهارکرد: از منظر تحلیلگران سیاست خارجی، دیپلماسی بدون پشتوانه قدرت، ابزار فریب و امتیازگیری طرف مقابل خواهد بود، برجام، نماد عینی این نوع از دیپلماسی بدون قدرت بود که بهرغم اجرای کامل تعهدات از سوی ایران، با خروج آمریکا و فشار مضاعف بر کشور همراه شد و دستاوردی «تقریبا هیچ» برای کشور داشت و عجیب تر آن که فردی که خود اذعان بر چنین دستاوردی از برجام دارد، در این شرایط توصیه به مذاکره میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر با اشاره به اینکه یکی از محورهای انتقادی مهم به بیانیه، تمرکز انحصاری آن بر آمریکا و اروپا بهعنوان تنها مسیر تعامل بینالمللی است، گفت: این در حالیست که ساختار جهانی در حال گذار از وضعیت هژمونیک غرب به الگوی چندقطبی با محوریت قدرتهای نوظهوری چون چین، روسیه و کشورهای جنوب جهانی است، نظریههای نئورئالیسم نیز بر لزوم بازتنظیم سیاست خارجی در پاسخ به تغییر ساختارهای قدرت تأکید دارند.
دشتی با بیان اینکه پیشنهاد بیانیه، اساساً چشمپوشی از این دگرگونی بنیادین در هندسه جهانی قدرت است، اظهار کرد: بیانیه، راهکار تقویت سرمایه اجتماعی را در آزادی زندانیان سیاسی، آزادی رسانه و تغییر در ساختارهای امنیتی معرفی میکند؛ غافل از آنکه سرمایه اجتماعی، پدیدهای ترکیبی است که از تعامل عدالت اجتماعی، کارآمدی نهادی، امنیت عمومی و مشارکت فعال مردمی حاصل میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر افزود: نسخه ارائهشده در بیانیه، نه تنها از عمق لازم برخوردار نیست، بلکه در مواردی به تضعیف نهادهای بنیادین کشور در شرایط تهدید منجر میشود.
وی تأکید کرد: تحلیل این بیانیه نشان میدهد که علیرغم زبان خیرخواهانه آن، مفروضات بنیادین آن با واقعیات سیاست جهانی و تجربه تاریخی ملت ایران همخوان نیست، ایران امروز نیازمند بازسازی قدرت ملی، تعمیق روابط با همسایگان، بلوک شرق و کشورهای مستقل، تقویت دیپلماسی منطقهای و بازدارندگی فعال است.
دشتی خاطرنشان کرد: شرط ورود به هر نوع گفتوگوی بینالمللی، برخورداری از قدرت چانهزنی، انسجام داخلی و بیاعتمادی هوشمندانه به ساختارهای سلطهگر است.
■خبرنگار: مهناز روزبهانی
// انتهای پیام //